- فرح دخت (دخترانه)
- فرح (عربی) + دخت (فارسی) دختر شادمان
معنی فرح دخت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
دختر پری، نام دختر پادشاه چین که سام پسر نریمان عاشق او شد و زال پدر رستم از او زاده شد
مستضعف
فرح انگیز، در طب قدیم مفرّح
آنکه بر دیگری تفوق و برتری دارد، بالاتر
فرا دست آمدن: به دست آمدن، پیش آمدن
فرا دست دادن: سپردن، به دست کسی دادن
فرا دست آمدن: به دست آمدن، پیش آمدن
فرا دست دادن: سپردن، به دست کسی دادن
به دست 0 یا فرا دست آمدن 0 پیش آمدن 0 یا فرا دست دادن 0 سپردن تسلیم کردن
زیر دست، زبون پست فرومایه، ناتوان، گویندگی و خوانندگی که چند کس آواز را با هم یکی کنند و کوک سازند و بادایره و امثال آن اصول نگاه دارند
شادی بخش